نوشته های یک دختر سرگردان

۱ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

و اذا مس الانسان اضر دعا لجنبه ی او قاعدنا او قاعما فلما کشفنا عنه ضره مر کم یدعنا الی ضره...توبه جز11 ایه12

وقتی هیچ قدرتی به غیر از خدا تو رو نجات نمیده و قتی در حالت اضطرار هستیییی.. خدارو صدا زدم امروز تو بیمارستان زینب توی بخش سونوگرافی...وفتی ماه ها بودم موقع خندیدن یه چیزی ته قلبم نمیذاشت خندم از ته دل باشه یه نگرانی...یه غم...

ای دختر گریون ...ای کاش این خصیصه دم مشک بودن اشکم از بین میرفت...ایت خصیصه ای که تو رو ضعیف نشون میده....قدرتو میگیره....حتی اگه پاکم کم...قرمزی اشک چ کنم...

امروز از حواسپرتی دفترچه بیمه ام جا گذاشتم و با با مجبور شد تا س راه سیمین رو بیاد ...وقتی قبلش اشک ریخته بودم...طبق معمول و هم برای نگرانی سونو و هم پشت گوشی وقتی بغز الود ب بابا گفتم دفترچه رو بیار...اینقدر اشک ریختم ک حتی جلوی دکتر هم نتونستم خودمو کنترل کنم...چقدر دکتر ماهی بود...چقدر بهم ارامش داد ..چقدرررر اروم شدم ..مثه دختر بچه 6 ساله پریشون بزرگتری ارومم کنه... توی این شب عزیز به حق امام غریبم امام حسن خدا هرچی میخاد بهش بده...چقدر با دقت بررسی کرد و من تنها نگران و خدا...چقدر قبلش ک منتظر بابا بودم از امام حسن و پیامبر وامام رضا کمک خاستم...نذر کردم...لنگه دیگه گوشواره ام رو برگردونم به صاحبش پیش لنگه دیگش...کی میدونست گم شدم گوشواره حالا به فریادم برسههه...و عسی ان تکرهو شیعا و هو خیر لهم و عسی ان تحبوا شیعا و هو شر لکم....

موقع انجام کار دکتر اذان پخش شد...و من چقدر نادان بودم که صدا زدن خدارو بفهمم تنها نیستم که خدا بالاسرمه و نگران نباش....چقدر ارامش داشت شروع کا ر دکتر با اذان گوشیم در شب 28 صفر....خدا جونم منو بخبخش به خاطر همه فراموشی هام غفلت هام گمراهی هام.....

این قدر امروز رو به اشک گذروندم که یادم رفت بگم از 150 هزار ت حقوقم...میخاستم 100 تومنشو برای سونو بدم اما فداموشی دفترچه و اومدن بابا ...باعث شد حقوقم پیشم بمونه...هرچند قبلا هم 400 تومن حقوق کار اینترنتی گرفته بودم..اما این 150 تومن شیرینتره...حلالتره...گواراتر برای یه ماهی ک کار کردم و انشالله کم نذاشتم ...اما حسنم آقا جونم شروع حفظ تندتر رو در میلاد شما انجام دادم و حالا شب شهادتتون...اقا شرمندم.....

   ث

من مطعمم که امروز معجزه یود...دووست دازم که قطعا همین ور بوده

یا باب الحواحج

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۵ ، ۲۰:۰۰
دختر سرگردان